۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

69 " اعتراف نامه "


اوممممم .. خب از من خواسته شده به جمع دوستان معترف بپیوندم ..
خیلی فکر کردم چی باید بگم یا به چی اعتراف کنم اما خب حالا که ازم خواسته شده میگم ..
آقا هر چی بوده زیر سر رفیق ناباب بوده ..
من الان نادمم و می خوام به جامعه برگردم ..
1. اعتراف می کنم کاریکاتور دبیر زیست سال دوم دبیرستانو من کشیدم .. از کل کلاس 3 نمره کم کرد ..
2. اعتراف می کنم اونباری که قورباغه گذاشته بودم تو کیف دختر خاله ام یکم دلم واسه قورباغهه سوخت ..
3. اعتراف می کنم کوچولو که بودم تو یه روز بارونی رو یه کنجشک نشستم تا از سرما یخ نزنه ولی بنده خدا نمی دونم چرا شادروان شد ..
4. اعتراف می کنم اونباری که تو آب استخر یواشکی شورت ملتو می کشیدم پایین ، می خواستم جونور بذارم تو شورتشون ولی چیزی پیدا نکردم ..
5. اعتراف می کنم اگه بیشتر از این اعتراف کنم دو شاهی آبرو هم واسم نمی مونه ..
پ . ن : همش تقصیر اینا بود ، من بی گناهم ..

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر