۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

2 " من آمدم"


تقریبن 25-26 سال پیش بود ..

آره یکی تو همین روزا ، خدا نشسته بود رو جایگاه خدایی و داشت پادشاهی میکرد ..

همه چیز خوب و رو به راه بود ، زحل و مریخ سر جای خودشون بودن و زمین هم هر روز دور خودش چرخ میزد ...خلاصه هرکی پی کار خودش ..

خدا نشسته بود و فرشته ها داشتن به این عظمت و جلالش آفرین می گفتن که یهو یه فرشته دوون دوون اومد سمت خدا و خبری اورد ..

همه ساکت شدن ، جمع راهو واسه فرشته ی خبر رسون باز کردن و منتظر شنیدن خبر شدن ..

خدا اجازه ی صحبت داد و فرشته دهن باز کرد:

ای بزرگ ، ای بلند مرتبه .. ای خدای زمین و آسمان ، امروز نطفه ای دیگر تشکیل شده .. مخلوطی از نر و ماده ..آمده ایم اجازه ی نمو نطفه را صادر کنید ..

همه چشم به دهان خداوند بزرگ ماندند ..او اراده کرد و آن نطفه شروع به رشد کرد ..

اما مهمترین موضوعی که فرشتگان را به حیرت واداشت نظام مندی خداوند بود .. خدا به نطفه اجازه ی رشد داد اما نگاهی به آن انداخت و ...

همه چیز عوض شد .. خدا در خلقت خود بار دیگر دست برد .. این اولین باری نبود که فرشتگان چنین صحنه ای میدیدند اما هر بار برایشان عجیب و باورنکردنی بود .. حکمت این دستکاری چه می توانست باشد ؟ .. تفاوت این نطفه ها از دیگران چه بود ؟ ..

هیچکدام یارای سوال کردن از مخلوق بزرگ را نداشتند .. همگی همانگونه که در بهت و حیرت بودند از کنار این واقع گذشتند و نطفه در میان دیگر نطفه های اجازه یافته قرار گرقت ..

اما آن نطفه در میان انبوه نطفه های آن روز کمی خودنمایی می کرد .. چیزی در درون او کم بود و یا بهتر بگویم چیز جدایی داشت.. این تک نطفه هر روز با فاصله ای بیشتر از میان هم رده های خود روبرو می شد ..این فاصله بیشتر و بیشتر شد تا اینکه آن نطفه غریبه ای شد تنها در میان آن جمع ..

9 ماه و 9 روز و 9 ساعت بعد به نطفه مژده رسید که خواهی رفت از میان این جمع غریب و به دنیایی قدم خواهی گذاشت که همگی با هم آشنا و از یک طیف و دسته اند ..

کودکی را کودکی می کنند ، نوجوانی را نوجوانی .. جوان می شوند و راهی را پیش میگیرند که گذشتگان و دیگران گرفته اند .. می روی در میان جمعی که آشنا خواهی شد ...

نطفه مغرور و خوشحال از این مژده ، از آن جمع خداحافظی کرد و با کوله باری از آرزو پا به دنیایی دیگر گذاشت .. دنیای آرزوهایش .

آه ای جماعت آشنا ، من .. آمدم ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر